تاثیر زبان بر سلامتی |
تازه هاي خبر :
قانون عجیب سرویس بهداشتی در اسکاتلند
بزرگراه پارس آباد – سربند در خرداد ماه ۱۴۰۰ به بهره برداری میرسد
وضعیت کرونایی شهرستان پارس آباد مغان نیازمند توجه ویژه است/ ۷۰ درصد جامعه هدف منطقه غربالگری شدند
آغاز دومین جلسه رسیدگی به اتهامات رییس پیشین سازمان خصوصی سازی
مشکل تامین آب ناحیه صنعتی پارس آباد مرتفع میشود
جمعه ۲ آذر ۰۳
تاثیر زبان بر ثروت و سلامتی
آیا زبانی که به آن تکلم میکنیم، میتواند بر میزان ثروت و سلامتی ما تأثیرگذار باشد؟ پژوهش جدیدی که توسط کیت چن از دانشکده اقتصاد ییل Yale انجام شده است، نشان میدهد که چنین ارتباطی وجود دارد و ساختار زبان بر نحوه قضاوت و تصمیمگیری ما درباره آینده تأثیر میگذارد و همین مطلب نتایج بلندمدت مهمی ممکن است در بر داشته باشد!
تا به حال دانشمندان تحقیقات زیاد و جالبی درباره عوامل تأثیرگذار بر آینده شخص یا جوامع انجام دادهاند. یک تحقیق برجسته در این میان، تحقیقی بود که والتر مایکل و همکارانش انجاl داده بودند.
در این تحقیق به تعدادی کودک چهارساله، تعدادی کلوچه داده شد و به آنها گفته شد که به آنهایی که کلوچهها را نخورند و منتظر بازگشت آزمایشکنندهها بمانند، دو کلوچه به جای یکی داده خواهد شد.
دانشمندان این کودکان را بعد از بلوغ، مجددا بررسی کردند و متوجه شدند که آن دسته از کودکانی که در مقابل وسوسه خوردن کلوچهشان مقاومت کرده بودند، در بزرگسالی مبدل به آدمهای موفقتری شدهاند!
ممکن است در نگاه اول چندان منطقی به نظر نرسد، اما اگر دقیق شویم، میبینیم که مقاومت در برابر لذتهای کوتاهمدت، شاخص مهمی است که نهایتا منجر به نتایج دلخواه میشود. شما اگر بتوانید در مقابل وسوسه خوردن یک تکه پیتزا و موارد مشابه در هر روز مقاومت کنید، در بلندمدت، آدمی با تناسب اندام بهتری خواهید بود و به همین گونه اگر بتوانید در مقابل خرید وسایل غیرضروری، یک سفر تفریحی یا سیگار مقاومت کنید، در طولانی مدت و بعد از بازنشستگی، آدمی با وضعیت سلامت بهتر و اندوخته اقتصادی بیشتر خواهید بود.
اما در تحقیق تازه، این بار یک عامل به ظاهر نامربوط یعنی زبان، توسط «چن» مورد بررسی قرار گرفته بود تا مشخص شود که آیا زبان به خودی خود میتواند روی رفتارهایی که آینده ما را شکل میدهند، تأثیر بگذارد یا نه.
بعضی از زبانها، ساختاری دارند که به صورت محکمی بین حال و آینده تمایز میگذارند. اما بعضی از زبانها هم این طور نیستند.
چن در تحقیق خود میخواست نشان بدهد که زبانهایی که بین حال و آینده تمایز کمی میگذارند، باعث ایجاد آدمهایی میشوند که برای رویارویی با آینده آمادهتر هستند. آنها ناخودآگاه ثروت بیشتری جمع میکنند و بیشتر به سلامت خود میرسند، چرا که با همان شیوههایی که روی آینده تمرکز میکنند، مواظب حالشان هم هستند. از دید آنها آینده، خیلی دور نیست و خودشان را بهتر با آینده تطابق میدهند.
در زبانهای انگلیسی، کرهای و روسی، در هنگام گفتگو از آینده، از افعال مشخص و واضحی استفاده میشود. مثلا در انگلیسی با آوردن will و going to به وضوح فعل آینده از فعل حال متمایز میشود. اما وضعیت بعضی از زبانهای دیگر این طور نیست، مثلا در زبان آلمانی، ژاپنی یا ماندارین، آوردن شاخصهای آینده در هنگام گفتگو از آینده، اجباری نیست. در این زبانها هنگام صحبت از آینده، معمولا از همان ساختار زمان حال استفاده میشود و معنی جملات تنها با توجه به مفهوم گفتگوها مشخص میشود.
مثلا یک چینی وقتی میخواهد به یک همایش برود میگوید Wo qu ting jiangzuo که معنیاش میشود، من برای شنیدن همایش میروم.
در حالی که در زبان انگلیسی، ساختار زبان به گونهای است که رویدادهای آینده را دور به نظر میآورد، زبان ماندارین آینده را خیلی دور، تصور نمیکند. به همین خاطر برای متمکلمان به زبان ماندارین، مقاومت در برار تکانهها و سرمایهاندوزی برای آینده، خیلی سادهتر است!
چن در تحقیق خود اطلاعات ۷۶ کشور توسعهیافته یا در حال توسعه را مورد بررسی قرار داد. شاخصهای مورد بررسی او اینها بودند:
– تصمیمات اقتصادی مردم و مثلا اینکه در آنها در یک سال اخیر چقدر پول پسانداز کردهاند
– زبانی که در خانه مردم با آن صحبت میکردند.
– اطلاعات جمعیتشناسی
– عوامل فرهنگی که مشخص میکند آیا پسانداز در یک فرهنگ، یک ارزش فرهنگی به حساب میآید یا نه.
– عادات تأثیرگذار بر سلامتی مثل سیگار کشیدن یا ورزش.
– تولید ناخالص داخلی کشورها و میزان رشد آن
عوامل زیادی روی میزان پسانداز مردم اثر میگذارند، چیزهایی مثل میزان درآمد، تحصیلات، سن، اعتقادات مذهبی، وضعیت قوانین یک کشور، ارزشهای فرهنگی. این عوامل میتوانستند بر روی تحقیق چن تأثیر بگذارند و باعث شوند که او نتواند مشخص کند که به راستی زبان یک ملت است که روی کردار آنها تأثیر میگذارد یا سایر عوامل مطرح هستند. پس چن ترتیبی داد که این عوامل تحقیقش را مخدوش نکنند.
چن متوجه شد که تأثیر زبان روی میزان پسانداز، زیاد است. آنهایی که به زبانهایی مشابه انگلیسی صحبت میکردند که در آنها آینده از حال به شدت متمایز میشود،۳۰ درصد کمتر پول میاندوختند. به عبارتی میزان تأثیر زبان روی میزان پسانداز، به اندازه تأثیر نرخ بیکاری یک کشور بود!
متکلمان به زبانهایی مثل ماندارین، مردم بیشتر پسانداز میکردند، کمتر سیگار میکشیدند، بیشتر ورزش میکردند و در سنین کهنسالی سالمتر بودند.
نتایج تحقیقی که چن انجام داد، پیش از این در آغاز قرن بیستم در ابعاد بزرگتری توسط فردینان دو سوسور ولودویگ ویتگنشتاین مطرح شده بود.
این دو این نظریه را مطرح کرده بودند که زبان میتواند بر نحوه تفکر و اعمال ما، تأثیر بگذارد. اما به تازگی استفن پینکر این نظریه را ابراز کرده بود که چنین رابطهای وجود ندارد.
اما فایده عملی این نظریهپردازیها چه میتواند باشد؟ پژوهشگران دریافتهاند که با ملموس کردن آینده برای افراد میتوان، بر نحوه رفتار آنها تأثیر گذاشت، مثلا اگر به کمک الگوریتمهایی به اشخاص تغییر چهره و پیکرشان با پا به سن گذاشتن نشان داده شود، رفتار آنها تحقیق میکند.
در این تحقیق روی یک آینه مجازی، به گروهی از سوژههای آزمایش چهره کنونی و به گروهی دیگر، چهره تغییر پیدا کردهشان درهنگام مسن شدن نشان داده شد. آنهایی که چهره تغییر پیدا کردهشان را دیده بودند، بیشتر پسانداز میکردند.
یکی از چیزهایی که مدتها در ذهنم بود، این بود که آیا زبان روی نحوه شکلگیری یک جامعه، تعامل افراد آن با هم، خوشبینی و میزان تخیل و تعهدشان اثر میگذارد یا نه!
ما زبانها و گویشهای بسیار متنوعی در دنیا داریم، حتی بدون اینکه در زبانی مهارت داشته باشیم، با شنیدن لحن و آوای یک زبان، تصوراتی از مردم آن کشور پیدا میکنیم. شنیدن یک ترانه فرانسوی یا نحوه گویش مجریای که به زبان کرهای یا ژاپنی یا آلمانی صحبت میکند، پیشداوریهایی در ذهن ما ایجاد میکند.
خیلی وقتها به صورت پراکنده به این مطلب فکر کردهام که آیا زبانی که با آن صحبت میکنیم، میتواند شتاب تفکر و استدلال ما، نوع تعامل ما با هم، یا تهاجمی یا دوستانه رفتار کردنمان تأثیر بگذارد یا نه. مثلا اگر ما با همین پیشینه مطالعاتی و اقتصادی فرانسویزبان بودیم، شاعرپیشهتر بودیم؟!
چیز قابل تأمل دیگر هم میتواند باشد که چه میزان محیط یک جامعه شامل شرایط آب و هوا و پست و بلندی و میزان تراکنم جمعیت و و جنگهای عمده، روی نحوه تکامل یک زبان اثر میگذارند. مثلا آیا خشن بودن ظاهری زبان آلمانی، دلایلی اینچنینی دارد یا نه.
فراتر از آنها به چه دلیل در زبانهایی مثل عربی ضمایر و افعالی برای اشاره به دو نفر یا مؤنث داریم و در زبانی مثل فارسی نه؟! آیا کم بودن میزان تراکم جمعیت در صحرای عربستان، باعث شده، آنها برای دو نفر هم ضمیر و فعال داشته باشند؟
اینها سؤالاتی هستند که خیلی وقتها به صورت پراکنده به ذهنم راه یافتهاند، اما منبع یا شخص آگاهی تا به حال برای پاسخ به آنها نیافتهام!