فحش نویسی؛ از دیوارهای توالت تا فضای مجازی |
تازه هاي خبر :
قانون عجیب سرویس بهداشتی در اسکاتلند
بزرگراه پارس آباد – سربند در خرداد ماه ۱۴۰۰ به بهره برداری میرسد
وضعیت کرونایی شهرستان پارس آباد مغان نیازمند توجه ویژه است/ ۷۰ درصد جامعه هدف منطقه غربالگری شدند
آغاز دومین جلسه رسیدگی به اتهامات رییس پیشین سازمان خصوصی سازی
مشکل تامین آب ناحیه صنعتی پارس آباد مرتفع میشود
پنج شنبه ۱ آذر ۰۳
فحش نویسی؛ از دیوارهای توالت تا فضای مجازی
دیوارنگاری قدیمی ترین اثر انسانی در تاریخ است. در کتیبهها و غارهای آثار باستانی ایران به وفور میتوان نوشتههایی دید که حامل احوال سیاسی و فرهنگی،نحوه زیست و عقاید آن قوم، برای نسلهای آتی است. اصلی ترین منبع مطالعه دورههای تاریخ دور، همین دست نوشتههاست که باستان شناسان با ظرافت آن را از دل زمین بیرون میکشانند و در اختیار تاریخ نگاران قرار میدهند. دیوارنگاریها همواره رسانه و انتقالدهنده فرهنگ واندیشه یک جامعه و منعکسکننده دغدغهها و چالشهای آنان است.
در دوران معاصر دیوارنوشتهها در فضاهای شهری چون سرویسهای بهداشتی، باجههای تلفن، صندلیهای اتوبوس، میزهای کتابخانهها،…. وجود دارد. این دیوارنوشتهها یا تابوها و هنجارشکنیها یا دارای بار سیاسی و شعارها و مواضع تهدیدآمیز سیاسی و مطالبات به محاق رفته اجتماعی و سیاسی است.دیوارنویسی ارتباط مستقیمی به میزان تابوهای یک جامعه دارد و در جوامع سنتی که تابوها و بایدها زیاد است این امر بیشتر دیده میشود.
دیوارهای سرویسهای بهداشتی برای پنهان کردن بخشی از عملکرد جسمی و انسانی ایجاد شده که خود یکی از محرکهای افراد برای واکنش به مسئله تابوها است. این مکان، هر چه در حالت عمومی تر قرار گیرد، همچنان خصوصیات حوزه شخصی را از دست نمیدهد. آنجا جایی است که فرد به ماهیت بدن خویش تمرکز میکند و میتواند افکار و آمال خود را خارج از برنامهریزیهای روزمره مورد بررسی قرار دهد. این عوامل افراد را با هر شغل و سطح سوادی وسوسه میکند تا یادگاری در دیوارهای بنویسد و از بار روانی خود بکاهد.
به میزان افزایش سرکوبهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، واکنشهای افراد از طرق غیر رسمی تقویت میگردد و گرایش افراد به ناهنجاری رشد مییابد. مثلا احزاب و گروههای سیاسی در فقدان رسانههای آزاد به دیوار نویسی رو آوردند.امروزه به تبع کشورهای توسعه یافته، با تاسیس سازمان زیباسازی در شهرداریها به این مسئله اهمیت بسیار میدهند و از یک ابزار برای انتقال شعارها و عقاید سیاسی و عقیدتی خارج و تبدیل به یک سوژه هنری برای تبادل فرهنگی در جامعه شده است.
اما همچنان بخشی از این دیوار نوشتهها در زمره تخلفات و ناهنجاری اجتماعی ـ سیاسی در جامعه به حساب میآید. یکی از این دیوارنوشتهها، مطالبی است که در سرویسهای بهداشتی مکانهای عمومی دیده میشود. این دیوارنوشتهها بسته به شرایط خاص آن مکان، منعکس کننده افکار و مشغولیتهای ذهنی، بیماریهای روانی، نیازها و مشکلات، شیوه سبک زندگی و عقاید سیاسی است که از نظر روان شناسی اجتماعی، روان شناسی سیاسی و روان شناسی جنسی قابل مطالعه است.
به طور مثال برخلاف سرویسهای بهداشتی پارکها که افراد دارای وجوه مشترک نیستند.
در میان دیوار نوشتههای سرویسهای بهداشتی از نقد اظهارات مسئولین و شعارها و مطالبات سیاسی که بعضا با ذکر آمار و ارقام همراه است تا دیالوگها و کامنتها بین افراد مختلف ذیل یک نوشته یافت میشود.مخرج مشترک دیوارنوشتهای تمام مکانهای مذکور، از جمله توهین و فحاشی است که در فضایی امن و بدون نگرانی بابت پرداخت هزینه اظهارنظر خود مطرح میشود. این نوشتهها مانند سایر دیوارنویسیها نوعی رسانه و عنصری کوچک از عناصر گرداننده فرهنگ در میان مردم است. مطالبی که چندان مهم جلوه نمیکند، روزانه صدها نفر با استفاده از سرویسهای بهداشتی عمومی مطالعه میکنند و ناگزیر اثر مخرب خود را بر جای میگذارد.
بازتولید فرهنگ فحاشی و تبدیل شدن این ناهنجاری به یک عادت اجتماعی، در هر فضایی که خصوصیات روانی حاصل از محیط سرویسهای بهداشتی یعنی احساس امنیت و عدم مسئولیت برای اظهارنظر خویش تداعی شود، ظهور خواهد داشت. فحاشی در ورزشگاهها اولین ظهور این آسیب اجتماعی بود. آسیبی که علیرغم اقدامات انتظامی و وضع مقررات در ورزشگاهها حل نشده است. بسیاری یکی از دلایل ممنوعیت ورود بانوان به ورزشگاهها را در فحاشیهای موجود در صحن ورزشگاه میدانند.
این ناهنجاری که ابتدا از سوی تعداد محدودی در جامعه بروز میکرد با انتقال بار فرهنگی خود به سایر اعضای جامعه، دایره مخاطب خویش را وسیعتر کرد و تبدیل به یکی از آسیبهای جدی فضای مجازی شد. به طوری که افراد اصولا برای نقد و تغییر ساختارها و بایدها، به دنبال نمادهای آن میروند. کاربرانی که از الفاظ رکیک در مواجهه با نظرات مخالف خود استفاده و به هر بهانه به سلبریتیها، اشخاص سیاسی و مسئولان فحاشی میکنند. این کاربران که با نامهای مجعول در فضای مجازی نام نویسی کردهاند، در فضای مجازی پرسه زده و به محض مشاهده یک اظهارنظر چالشبرانگیز از سلبریتیها با لحنی توهینآمیز و رکیک واکنش نشان میدهند. این رفتار که در سرویسهای بهداشتی نیز سابقه دارد نوعی حس اعتراض و مقابله از طریق تخریب چهرههای شناخته شده به منظور تغییر جو حاکم است.
در همین رابطه در گفتوگو اختصاصی خبرنگار آفتاب یزد با علی اشرف نظری، دانشیار دانشگاه تهران که سابقه پژوهشهای میان رشتهای علوم سیاسی و روان شناسی را دارد، درباره دیرینه شناسی ناهنجاری فحاشی کاربران ایرانی در فضای مجازی و تاثیر دیوارنوشتهای شهری بالاخص سرویسهای بهداشتی گفت:«دیوارنوشتهها و مکتوبات آن را باید به دو دوره تقسیم کرد. یک دوره پیش از شکل گیریهای شبکههای جدید ارتباطی در چهارچوب شبکه اجتماعی که به واسطه اینترنت ایجاد شده است و دوره پس از آن. در مقطع اول، دیوارنوشتهها و انتقال پیام از طریق نوشتههایی دیوارهای فضاهای عمومی بود. به خصوص آنچه که جلوه پیدا کرده بود در دستشوییهای عمومی. آن مقطع به تناسب امکانات و لوازم و فضاهایی که بود بازمانده از همان عصر گذشته است که انسان از آغاز بر در و دیوار حکاکی میکرد که ماندگار شود. این رفتار برای قرنها استقرار پیدا کرده بود و فقط شکل آن طبیعتا به واسطه اعمال کنترلهایی که در فضای عمومی وجود داشت به جاهایی رفته بود که این جاها دور از دسترس قدرت تلقی میشد. مانند سرویسهای بهداشتی یا دیوارهایی که در فضای عمومی دور از دید بودند و با اسپری، رنگ،… ایده و طغیان خود را بر آن ثبت میکردند.
آمدن فضاهای جدید ارتباطی باعث تحول شد. در دوره پس از آن باز ما وجوه اشتراکی بین این دو دوره میبینیم. یکی هویت پنهان است. مثلادر این هویت پنهان و مخفی میبینیم که فردی علیرغم آنکه مرد است خودش را به عنوان زن معرفی میکند و ایدههای خود را بدون اسم و بدون پیشینه خاصی منتشر میکند. پس ما میتوانیم وجوه اشتراک آن را این بدانیم که در هر دو، فرد احساس میکرد هویتش ناشناس باقی میماند.
در سیستم سنتی و دیوارنوشتههای مقطع اول،افراد کم سواد یا بیسواد به معنای عدم داشتن پیچیدگیهای فکری بودند.بسیاری از نوشتههای آنان در حوزههای غیر سیاسی بود مثل پیامها و مضامین مستهجن، ارشادی، توصیههای اخلاقی و غیراخلاقی و… که محل بحث ما نیست. بحث ما راجع به وجوه سیاسی و جمعی پدیده است. امروز آن کسانی که در شبکههای اجتماعی حضور دارند به لحاظ سطح آگاهی و سواد در مقایسه با آنها، بالاتر هستند.
در فضاهای جدید ارتباطی شما قدرت اثرگذاری بیشتری میتوانید داشته باشید. در یک سرویس بهداشتی در طول روز ممکن است ده نفر، پنجاه نفر به تناسب شلوغی و ازدحام، در آن دستشویی حاضر شوند و آن پیام را مطالعه کنند. اما در شبکههای اجتماعی این گستردگی و وسعت پخش یک پیام، ممکن است بعضی مواقع به میلیونها نفر برسد. گاهی برخی کابران شبکههای اجتماعی با مخاطبان زیاد، این پیامها را منتقل میکنند و ضریب اثرگذاری پیامها را بیشتر میکنند. البته آرام آرام، فضای دیوار نوشتهها، پیامهایی که در دستشوییها و دیگر فضاهای عمومی در حال منسوخ شدن است. مانند چیزهای دیگری که روزی بوده و امروز نیست. ولی پیامها و مضامین شبکههای اجتماعی امروز خیلی برجسته تر میشود چون مخاطبین آن را جدی میگیرند.
در هر سنخ پیام، فرد اغلب هویتش آشکار نمیشود. به همین دلیل نوعی دریده گویی، پرخاشگری زبانی،خشونت کلامی و به تعبیر مذهبی بیحیایی در این گفتارها وجود دارد. در بسیاری از شبکههای اجتماعی که فرد میداند کسی هویت او را نمیشناسد، با یک لحن و زبانی صحبت میکند که در فضای عمومی اگر هویت خودش مشخص باشد اصلا نمیتواند با آن لحن و زبان صحبت کند. این را ما در گذشته در سرویسها داشتیم.»
مدیر بخش سیاست داخلی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری درباره پیامهای سیاسی و اجتماعی که از دیوارنوشتهای سرویسهای بهداشتی منعکس میشود و چگونه میتوان از بازتولید این فرهنگ جلوگیری و آن را اصلاح کرد؛ گفت: «آنچه در دیوار نوشتهها وجود دارد بیانگر فرهنگ مقاومت است. نوربرت الیاس بحثی در این باره دارد که چگونه ساز و کارهای کنترلی دولت مدرن باعث شده بسیاری از شهروندان در برابر آن مقاومت کنند. تعبیر فارسی الیاس دولت کنترلی است.
او به دنبال آن است که چگونه شرایطی را ایجاد میشود که بسیاری از شهروندان در واکنش به این دولت کنترل گر به دنبال راههای مقاومت هستند. فوکو و میشل دوسرتو هم در این رابطه بحث کردند. میشل دوسرتو آن را مقاومت ذاتی بشر معرفی میکند و معتقد است این سوژه تا زمانی که امکان اعمال قدرت وجود داشته باشد باید برای آن امکان ابراز مقاومت هم در نظر بگیریم. بنابراین به هیچ وجه نمیشود فضایی را ترسیم کرد که مقاومتی وجود نداشته باشد. چون واقعیت این است که در این حوزه و در این زمان مقاومت همیشه هست و خواهد بود.
مسئله دیگر این دیوارنوشتهها این است که حتی از آن پیامهایی که به ظاهر آشکارا سیاسی نیستند میتوان خوانشی سیاسی داشت. وقتی یک فردی یک جمله کاملا عاشقانه مینویسد، این نشان دهنده نوعی مقاومت و دارنده بار سیاسی به معنای عام است.کنترلها و امر و نهیها در بسیاری از جوانان تبدیل به بحران میشود و آنها با ساز و کارهای دفاع روانی آن را به برون پرتاب میکنند. بسیاری از امور به ظاهر امر سیاسی نیستند ولی در متن و محتوا خود بار سیاسی پیدا میکنند.
پس صرف نظر از قسمتی از این پیامها که بعد غیرسیاسی دارد قسم اعظم سیاسی است. چون تنها مفر و مکانی که برای ابراز این ایدهها میتوان یافت همین جاهایی است که با هویت مخفی و بدون ابراز نام خودش بیان میکند. بنابراین باید راجع به این بحث کرد که چگونه میتوانیم با ایجاد زمینههای لازم در جامعه برای ابزار نظر افراد آنها را به این سمت سوق دهیم که به جای دستشوییها و دیوارنوشتههای عمومی، در فضاهای رسمی و عمومی چون روزنامهها، سایتهای رسمی، دانشگاهها، مراکز گفتوگو آزاد، محل تجمع،… نظرات خود را ابراز کنند.»
به نظر میرسد برای جلوگیری و کنترل این ناهنجاری اجتماعی که در فضای مجازی ابعادی گستردهای داشته و اثرات منفی آن منافع ملی و وجهه ایرانیان در جهان را تحت شعاع قرار داده است و این سلسله آسیبها که هر بار از جایی سر بیرون میزند، باید قدیمی ترین نمود خارجی آن یعنی دیوارنوشتهای سرویسهای بهداشتی را مطالعه کرد و راهکارها و درمان را استخراج کرد.
بدین ترتیب اگر ممنوعیت گفتوگو در عرصه عمومی در ساز و کار شکلگیری شخصیت افراد مهم ترین دلایل دیوارنویسی در سرویسهای بهداشتی و شبکههای مجازی باشد، برای جلوگیری از اثرات مخرب و وصول به کاهش این ناهنجاری و نه حذف کامل آن، باید هزینه اظهارنظر را کاهش داد و افراد را از قالبهای زیرزمینی به صحنههای رسمی تشویق کرد.
در سرویسهای بهداشتی پارکها هر از چندگاهی سازمان زیباسازی اقدام به پاک کردن دیوارنوشتها میکند. این کار اگر چه ضرورت است اما اکتفا به آن در وجوهی دیگر، پاک کردن صورت مسئله به نظر میرسد. اگر بتوان اثر این ناهنجاری را با یک سطل رنگ در سرویسهای بهداشتی پاک کرد، نمیتوان نتیجه منطقی آن را در شبکههای مجازی و ورزشگاهها به راحتی حذف کرد. راهکار این معضل در زیرساختهای فرهنگی نهفته است. کماهمیت جلوه دادن آن، به گسترش کمی و کیفی این بیماری میانجامد.
از طرفی آستانه تحمل ایرانیان در مواجهه با نظرات مخالف بسیار پایین است. در میان ایرانیان سخنرانی بیشتر از گفتوگو رواج دارد. در ادبیات ما داستان و رمان نویسی سابقه بیشتری در مقابل نمایشنامه نویسی دارد. این امر در تمام اقشار و سطوح جامعه ایرانی رسوخ کرده است. چنین رویکردی در اجتماع و سیاست هزینه انتقاد را بالا میبرد و افراد جامعه را به خودسانسوری و پنهان شدن در هویتهای جعلی سوق میدهد. لازم است با افزایش آگاهیهای عمومی و تمرین گفتوگو هزینه اظهار نظر را به حداقل رساند.