تاريخ انتشار :شنبه 16 جولای 2011.::. ساعت : 6:40 ق.ظ
فاقدديدگاه

سفری به خمارلو

 

 

 

 

 

 

 

 

 

photo-0043-web

photo-0042-web

soyokh bolag    

سفری به خمارلو

برای تدریس خدمت بدو استخدامی های منظقه کلیبر و خدافرین چه صفایی داشت.انسانهای پاک و بی الایش و علاقمند به معلمی .

دربین راه  کوههای اوش قارداش وبلندی های ان مناظر جالب توجه بود 

بد نیست ازسویوخ بولاق (چشمه سرد) که در بین راه خمارلو و کلیبر در کنارجاده اصلی هم یادی بکنم. چشمه ای که اب سردش در این گرمای طاقت فرسا جانی تازه به مسافران خسته از راه میبخشد.کمتر خودرویی را میتوان دید که از جاده کلیبر- خمارلو بگذرد و در این چشمه ابی به سرو صورت نزند و غبار خستگی از تن نزداید. ایندفعه با پسر ساده دلی بهنام افشین امینی پیراماشان اشنا شدم. خیلی اصرار داشت که نام چشمه را (قیرخ بولاق )بنویسم .

 بساط میوه جات محلی،بولاق اوتی،دوغ محلی،پولک،نعناع کوهی و…. را پهن کرده بود .اینگار یک عطاری بین راهی افتتاح کرده بود.میگفت این کار ما را تبلیغ کن .البته قول داد هر باری که از این جاده رد شویم یک دوغ محلی رایگان به خاطر تبلیغ عطاری نصیب صاحب سایت شود.این هم مزد ما شد .

نفر بغل دستیش هم با صدای بلند فریاد میزد و بولاغ اوتی را بسته ای 1000 تومن میفروخت .وقتی دید من دارم عکس برداری میکنم با احتیاط میگفت نکند مامور مبارزه با گرانفروشی هستید!

 

 

برچسب‌ها:, , , ,

نظرات بسته شده است.