طب سنتي در مناطق آذربايجان |
تازه هاي خبر :
قانون عجیب سرویس بهداشتی در اسکاتلند
بزرگراه پارس آباد – سربند در خرداد ماه ۱۴۰۰ به بهره برداری میرسد
وضعیت کرونایی شهرستان پارس آباد مغان نیازمند توجه ویژه است/ ۷۰ درصد جامعه هدف منطقه غربالگری شدند
آغاز دومین جلسه رسیدگی به اتهامات رییس پیشین سازمان خصوصی سازی
مشکل تامین آب ناحیه صنعتی پارس آباد مرتفع میشود
دوشنبه ۱ اردیبهشت ۰۴
طب سنتي در مناطق آذربايجان

مقدمه :
درطب سنتي مناطق آذربايجان همچون بسياري از مناطق ايران بيماري تنها فرايند حضور و دخالت عناصر طبيعي مخرب در بدن انسان انگاشته نميشود،بلكه چنين تصور ميشود كه از دخالت و نفوذ نيروهاي فراطبيعي نيز بيماري و بلاياي بسياري گريبان انسان را ميگيرد. به همين منوال پيشگيري و درمان نيز آميخته از روشهاي مادي و غير مادي است. اگر گاهي براي دوري از بيماري گوارشي يا عصبي انواع عرقيات به صورت شريت مصرف ميشوند، در برخي موارد نيز با آويختن اشياي فلزي و رنگين از تأثير نظرهاي بدودرنتيجه از بيماري هاي مختلف روحي ورواني وجسمي جلوگيري ميكنند.
انواع شيوههاي درمان
درطب سنتي انواع شيوههاي پيشگيري و درمان حاصل تجاربي هستند كه مردم استانهای آذربايجان در طول ساليان دراز به دست آورده و سينه به سينه انتقال دادهاند. براين اساس آنها گاه با گياهان دارويي مانند ختمي، كاسني، گل گاوزبان،و … به درمان بيماريها ميپردازند،وگاه نيز تركيبي از مواد گياهي، دامي، معدني و … استفاده ميكنند و سرانجام زماني نيز براي درمان بيماري به اعمالي دست ميزنند كه اگر چه جاوديي به نظر ميرسند، اما ميتوان آنها را در گروه درمانهاي ذهني يا ذهن درماني طبقهبندي كرد. بنابراين ميتوان انواع شيوههاي درمان را به الف – درمان به وسيلة گياهان دارويي، ب – درمان به وسيلة مواد گياهي، دامي و معدني، ج – ذهن درماني تقسيم كرد. معمولاً به مجموعة فوق مردم شناسان موسيقي درماني رانيزاضافه ميكنند، ولي در آذربايجان شرقي، به مواردي از موسيقي درماني برخورد نشده ا ست. از اين رو در تحليل طب سنتي در اين استان سه شيوة عمدة گياه درماني، مواد درماني و ذهن درماني مورد بحث و بررسي قرار ميگيرد.
الف : گياه درماني
يكي از انواع روشهاي درمان سنتي درمناطق آذربايجان درمان با گياهان دارويي است استفاده از گل گاوزبان براي درمان سرماخوردگي و ناراحتي قلبي، اكاليپتوس براي درمان بيماريهاي تنفسي و دستگاه ادراري، گل ختمي براي التهابات حنجره و برونشها و… سالهاست كه از طرف حكيمان در ايران و حتي كشورهاي ديگر رايج است. اين نوع طب كه گاه آن را طب گياهي نيز مينامند در جريان شناخت آزموني گياهان از طرف كساني به وجود آمده كه با عنوان حكيم عمري را بر سر آن ميگذارند.
درطب سنتي مناطق آذربایجان از انواع و اقسام گياهان دارويي استفاده ميشود كه با اختصار به برخي از آنها و موارد استفادهشان اشاره ميشود.
آق ختمي (ختمي سفيد): كه همراه با گل بنفشه، صمغ كتيرا، دانه خشخاش براي التيام ورم لثه و دندان مصرف ميشود دم كرده ختمي سفيد بسيار مفيد بوده براي تخليه روده بكار ميرود و از گل زرد ختمي مسهل ميسازند.
بنوشه (بنفشه) : با گلهاي زرد و بنفش براي درمان سرماخوردگي و ناراحتي همراه گل گاوزبان جوشانيده مصرف مي شود.
يارپوز (پونه) : از تيره نعناع است عرق و جوشانيدة آن براي دل درد و درمان سرفه و درد سينه ودرمان سرماخوردگي وسينه پهلواستفاده مي شود وهمچنين خلط آورمي باشد.
گوزبان (گاوزبان) : اين گياه مصرف دارويي داشته جوشانيدة آن همراه سنبل الطيب و مرزنجوش براي درمان سرماخوردگي و ناراحتي قلبي و تسكين اعصاب استفاده مي شود .
بومادران : از عرقآن براي درمان ناراحتي اسهال بسيار استفاده مي شود.
شيرين بيان : از ريشة آن عرق تهيه كرده و براي درمان زخم معده و ناراحتيهاي گوارشي استفاده ميشود.
سيره قويروغي (گل ماهور) : ماده سمي است كه از برگ آن براي زخمها مرهمي ميسازند و در رودهاي سهند كه ماهي قزلآلا فراوان است براي صيد ماهي ساقه گل ماهور را به آب زده ماهي را مسموم ميكنند. ريشة سيره قويروغي در منطقه بنام هوهجو معروف است و از آن پماد و مرهم ميسازند.
چاي آلاغي (مرزنجوش، مرزنگوش ) : گياهي است بسيار معطر كه در بهار در سرتاسر كوهستانهاي ييلاقي آذربايجان شرقي ميرويد گلهايش قرمز و بنفش رنگ و مانند پر و شبيه دم گربه است.از دم كرده گل و برگ آن براي تنظيم فشار خون و نارحتي اعصاب و سردرد و رفع خستي و زكام استفاده مي شود. چوپانان از اين گياه معطر بعنوان چاي كوهي استفاده ميكننداين گياه درروستاهاي آذربايجان بنام (توهلوجه) مشهور است.
بيزووشا (بارهنگ) : از نظر درماني گياهي است مفيد كه دانهها و تخم ريز و كوچك آن را در توي شير جوشانيده ضماد و خميري درست ميكنند كه براي درمان دمل و زخم و سوختگي بكار ميرود.
بابينه (گل بانونه): از جوشيدة آن براي رفع دل درد كودكان استفاده ميشود.
لاغ لاغا (بذرك ازجوشاندهاش در شير براي درمان دمل استفاده مي شود.
امن كومن جي (پنيرك): همراه ختمي و گل كدو و بنفشه كه (چهار گل)مي گويند براي دل درد شيريني استفاده مي شود .
داغ مرزه سي (مرزه كوهي) : گياه معطري است كه مصرف خوراكي دارداز برگ خشك آن درتهيه آش استفاده مي كنند.واز اسانس آن در قنادي استفاده ميشود.
كهليك اوتي (كاكوتي – آويشن – اكليل كوهي): در اكثركوههاي استان آذربايجان شرقي مي رويد. گل و دانه و برگهايش بسيار معطر است از عرق و جوشانيده آن براي دل درد و ناراحتي معده استفاده ميشودو پودر برگهايش و عرقاش در چاي و دوغ و نوشيدني بسيار مطبوع بوده ومورد استفاده قرار مي گيرد.
اوددين (گزنه) : داراي برگهاي دندانهدار است و در كنار جويبارها ميرويند به علت داشتن ماده محركي بنام اسيد فورميك يا جوهر مورچه سبب سوزش پوست بدن و خارش ميگردد. بعضي عقيده دارند جوشانيده آن براي درمان قند خون مفيد است.
شووران (خاكشير) : دانههاي ريزي دارد مصرف طبي درطب سنتي دانههاي ريز آن براي درمان گرمازدگي و رفع عطش در تابستان و درمان يبوست و تنظيم حركات روده استفاده مي شود.
اوليك : برگهاي اين گياه خوردني است از دانه هايش درطب سنتي استفاده مي شود وبراي پاك كردن روده و متناسب كردن حركات روده استفاده مي شود .
شاه ترهسي : از اين گياه عرق مخصوصي بدست ميآورند كه براي رفع عطش داخلي و درمان ناراحتي كبد و بيماريهاي پوستياستفاده مي شود.
كاسني : گياهي است بسيار مفيد كه خاصيت درماني دارد و عرق آن در رفع تب و حرارت بدن موثر است .
اوزرليك (اسپند ) : از گياهان فراوان در كوهستانهاي مختلف آذربايجان از جمله سهند است دانههايش در آتش با بوي خوش و مطبوع ميسوزد وخاصيت ضد عفوني محيط را دارد.
قورداوتي (علف گرگ) : مزه برگهاي آن بسيار تلخ است داروي محلي و سنتي بوده و كشنده كرم و انگل روده ميباشد.
دميرتيكاني (آدور) : گياهي است كه در قديم براي درمان بيماريهاي مقاربتي و سوزاك از آن استفاده ميكردند.
ايت ايشه يي (بادباد):ازريشهآن براي زخم معده واز تخماش براي تقويت قوه باءاستفاده مي شود.
دوه توپوزي (بابا آدرم): اين گياه نوعي خار است با گلهاي توپي شكل قرمز و آبي و خوراكي است لذيذ براي شترها. جوشانده برگهاي آن براي ناراحتي كليه ود فع ادرار مفيد است.
قره چورك اوتي (سياه دانه): در خونريزيهاي زنانه مصرف فراوان دارد.
بوياح – بوياخ باشي (روناس): ريشه اين ماده رنگي دارد بنام آليزارين كه در رنگرزي پشم قالي بكار ميرود زنان از گرد آن و سمه درست ميكنند و از ريشهاش در شكستگي استخوان استفاده ميشود.
مكه توكي (كاكل ذرت): از رشتههاي گل ذرت در درمان شاش بند استفاده مي شود.
سودين (شير سگ): از طايفه فرفيون كه در بسياري از كوههاي آذربايجان ازجمله در سهند به وفور يافت ميشود براي رنگ كردن پشم در ميان عشاير بسيار مورد استفاده قرار مي گيرد.
زوفا: گياهي است كه براي لارنژيت و استفراغ شديد و گرفتگي صدا مفيد است.
نوروز گلي : از گلهاي بسيار زيباي سهند است كه در اوايل بهار ميرويد عطرش مفيد است. از عطر آن نوعي اسانس و مادهاي بدست ميآيد كه در درمان زكام موثر ميباشد.
كه ور: هندوانه ابوجهل نه خاصيت درماني دارد از ميوه آن ترشي درست ميكنند.
ب : مواد درماني
درمان با مواد تركيبي،در طب سنتي آذربايجان همانندسايرمناطق محصول تجربه افراد معمولي جامعه است. هرچند وجود برخي از مواد در اين تركيبها ازنظرپزشكي جديد بسيار غير منطقي و بيحاصل بنظرميرسد. به طور مثال استفاده از شير به همراه برنج براي درمان اسهال كه نه تنها غير ضروري كه حتي غير منطقي به نظر ميرسد،( چرا كه شير حركات دودي شكل روده را افزايش ميدهد) با اين حال به طور قطع در اين تركيبها موادي وجود دارند كه با تركيبات شيميايي خود به گونهاي بر ويروس يا ميكرب عامل بيمار تأثير ميگذارند. چنانكه در تركيب زردة تخم مرغ و نبات و حنا براي درمان ريزش مو، خاصيت ضد قارچ حنا، مؤثرترين و حتي تنها عامل درمان بيماري است.درطب سنتي آذربايجان برخي مواد مهم مانند تخم مرغ، نبات يا عسل به دليل خواص متعدد، در برخي مواردگنجانده مي شودتااز خاصيت درماني آن در اين موارد مشخص اسنفاده شود.
درمان به وسيلة مواد تركيبي درطب سنتي آذربايجان تنها از حيطة كار حكيمان نسبت به گونهاي كه تمام زنان و گاه مردان در مواجه با بيماريها به استفاده از اين شيوة درماني دست مييازند. آنها در تجارب فردي و در كسب اطلاعات سينه به سينه از نسلهاي گذشته و همجواران خود، به مجموعهاي از شيوههاي گاه نسبتاً، كارا دست مييابند كه درمان بيماري را سريعتر و سهل الوصول تر ميكند.
پ : ذهن درماني
در طب سنتي آذربايجان ، سومين شيوة درماني يعني ذهن درماني جاي مهمي را به خود اختصاص داده است. در ذهن اين مردم، نيروهاي فراطبيعي شرير، در دست درازي به سلامت انساني، خطري انكار ناپذيرند. اين نيروها كه ميتوان آنها را آل، همزاد، جن، نظر بد و… نيز نام گذاشت، دركمين دائمي حيات انساني، گاه شرايطي مطلوب را براي دخالت و نفوذ بد مييابند. در جبهة مقابل، نيروهاي خوب كه عمدتاً از ماهيتي مذهبي و الهي برخوردارند، حضور دارند. اولياء الله، مقربان بارگاه الهي، دعاهاي مذهبي، اجاقها و سرانجام تواناييهاي غير قابل انكار انساني از جمله نيروهاي قابل ذكر اين شيوه هستند. تأثير غير مستقيم و مستقيم اين نيروها، در ذهن مردم آذربايجان ، ميتواند تا بدان پايه كارا و مؤثر باشد كه نيروهاي شرير را كاملاً از ميدان به در كند. گذاشتن قرآن در بالاي سرزن زائو از نزديك شدن آل و هر موجود شرير ديگر جلوگيري ميكند، از طريق عروسكي كه بيمار با خود ميبرد، نيروي شرير را عقب رانده و بيمار را بهبود ميبخشد. ازنظرمردم شناسي ميرسد كه انواع ذهن درمانيها اعمال جادويي هستند كه آنها را ميتوان در گروه جادوهاي مسري و سفيد دستهبندي كرد. از آن جمله نظر چشمها ميباشند. كه با ايجاد سر وصدا يا پرش مواد طبيعي به طور غير مستقيم به نيروي بد آسيب ميرسانند. به طور مثال هنگامي كه از ريختن خاكستر داغ در آب سرد صداي تركيدن حبابهاي آب به گوش ميرسد گمان ميرود كه چشمان حسود نظر تنگ نيز تركيده است اين روش بيشتردرميان (عشاير كليبر)متداول است. انداختن خمير نان در تنور و تركيدن و جابه جا شدن آن نيز از همين گونه اعمال است. اما در يك نگاه تحليلي، درمان ذهني، بر محور دو عامل:1- ايمان و اعتقاد مذهبي 2- ذهنيت فرهنگي پيچيدة اين مردم شكل ميگيرد. نمادهايي مانند اجاق، جن، دعا و قرآن د رگروه اعتقادات مذهبي و ايمان به قدرت لايزال الهي و مقربان درگاهش جاي ميگيرند. نمادهاي رود ارس، پنجه گرگ براي جريان پيدا كردن شير زائو، ادرار سگ يا شكمبة گوسفند يا گوسفند به هر شكل ديگر در گروه نمادهاي اقليمي و فرهنگي منطقه است.وهمين طور سرانجام نمادها و الگوهايي مانند چشم زدن، چله افتادن، همزاد داشتن و … در گروه شيوههاي فرهنگي – اقليمي مردم آذربايجان است. بنابراين هنگامي كه زني چله دار به خانة يك زائو برود، احتمال مردن بچه بسيار زياد است. يا چله افتادن براي بسته شدن بخت و خوشبختي يك نفر، همه و همه تحت تأثير اهميت نماد چهل در اين فرهنگ است. وجود همزاد و يا چشم زخم نيز برگرفته از نمادهاي بسيار كهن باستاني مردم هستند.
ذهن درماني درآذربايجان معمولاً توسط سه شخصيت امكان پذيربود. نخست دعا نويس، سپس اجاق، سوم افراد معمولي، درهر سه مورد اين شيوة درماني تنها با اتكا به هستي شناختي پيچيدة مردم آذربايجان جاري شده و ادامة حيات پيدا ميكند.
شيوههاي درمان برخي از بيماريهاي جسمي درطب سنتي آذربايجان
سردرد
در طب سنتي در مناطق مختلف براي معالجه سردرد از روشهاي زير استفاده مي شود.
-بستن دورسربادستمال وقراردادن سردرمعرض بخورپونه معمول ترين روش درمان سردر است
– شاهتره را با مقداري زاج جوشانده آب حاصله را با صفراي گاو و پوست خشك گردوي سبز آميخته با حنا ميآويزند و بر سر ميبندند.
– مقداري ماست را در ظرف سفالي داغ ريخته بخار حاصل از آن را بخور ميدهند.
– استخوانهاي كهنه را از صحرا جمع كرده ميجوشانند و بخور ميدهند.
– شن و نمك را روي حرارت داغ كرده پس بر روي شانهها ميبندند.
– براي فردي كه بعد از استحمام دچار سردرد شود معتقدند آب در مغزش جمع شده براي درمان دستمال بر پيشاني بسته و با يك عدد قاشق گره را ميپيچند سپس اتاق و خانه را جارو ميكند تا عرقكند و سردرد مرتفع شود.
– تاج مرغ سياهرنگي را بريده از قطرات خون آن بر پيشناني ميكشند.
– مقداري اسپند را سوزانده، دود حاصل از آن را استنشاق ميكنند.
– زنجبيل را جوشانده، مقداري مينوشند و بخور ميدهند.
– گل خطمي و گاو زبان را جوشانده مينوشند.
– ساز گل را جوشانده مينوشند.
– نعناع وحشي را جوشانده و مينوشند. مقداري را نيز بخور ميدهند.
– بر روي پيشاني كوپ (بادكش) ميگذراند.
– سردرد را ناشي از سرما دانسته، دو شاب انگور و خرما ميخورند.
گوش درد
-برخي از شيوه هاي درمان گوش درد در طب سنتي آذربايجان عبارتند از:روغن زرد يا روغن حيواني را داغ كرده، در پوست پياز ريخته چند قطره در گوشها ميچكانند.
– زاج را سابيده بر گوشها ميمالند.
– اگر كودكي دچار گوش درد شود سيگاري را دود كرده و دود آن را بر گوش فوت ميكنند.
از شير زني كه دختر زائيده در گوشها ميچكانند.
– مقداري سير را در روغن زرد سرخ كرده، چند قطره از روغن آن را در گوش ميچكانند.
– سيب را پخته سپس ب روي گوشها ميبندند تا چرك گوش خارج شود.
– پياز را در روغن زرد داغ كرده سپس با شير زن دختر زائيده و نمك آميخته در چشم ميچكانند.
– زنجبيل را در روغن زرد سرخ كرده مقداري از روغن آن را در گوش ميچكانند.
چشم درد
درطب سنتي آذربايجان براي درمان چشم از روشهاي زير استفاده مي شود.
-تفاله چاي روي چشم قرار داده مي شود.
– زرده تخم مرغ را كاملاً هم زده سپس يك قطره از آن را در داخل چشم ميريزند.
– نزد دعا نويس رفته و دعاي چشم درد ميگيرند دعا نويس دعا را بر دانههاي برنج خوانده سپس در جلوي صورت بيماري يك كاسه آب گرفته يك به يك برنجها را در آب ريخته قطرههاي آن در چشم ميچكد و چشم خوب ميشود.
-مقداري جوهر معروف به جوهرقرمز روي چشم ريخته مي شود.
– عدس را سابيده سپس با پودر آن چشم را پاك ميكنند.
– مقداري نان را در شير خيسانده و روي چشم قرار ميدهند.
– پونه، آرد را به صورت مرهم و يا مقداري تفاله گرم چايي روي چشم قرار ميدهند.
گل مژه
– براي درمان گل مژه ازروشهاي سنتي زير استفاده مي كنند.
زرده تخم مرغ را به هم زده وروي چشم مي مالند.
– بر سر حنا ميگذراند تا چرك آن كشيده شود.
– خون كنه را گرفته به مدت سه روز متوالي از خون آن بر روي دانه گل مژه ميريزند.
– از فضولات اسب جو سالم مانده را جدا كرده، سابيده بر روي دانه گل مژه ميريزند.
– قاشق مسي را سرد نموده سپس به طرز ناگهاني بر روي دانه گل مژه فرد بيمار ميگذارند تا بترسد و گل مژه بيفتد.
– در يرخي از مناطق از جمله در شهرستان اهر نزددعا نويس رفته به همراه خود 7 عدد عدس، هفت عدد برنج، هفت عدد سنگ و هفت تار نخ رنگي برده، دعانويس همه آنها را در كاسه آبي خيسانده سپس هفت سنگ را بر بالاي سر بيمار گرفته و كاسه آب را زير چانه بيمار ميگيرد. سپس با هر بار صلوات فرستادن، يك عدد سنگ را داخل كاسه از بالاي سر بيمار مياندازد. در پايان چشم درد و درد گل مژه نيز رفع ميشود..
خونريزي بيني
براي درمان از روشهاي زير استفاده ميكنند :
– آب سرد را بر روي فرق سر بيمار ميريزند.
– يك يا چند قطره عسل در دماغ بيمار ميچكانند.
– سقز را جويده ما بين دو ابرو در بالاي دماغ ميچسبانند.
– انگشت كوچك بيمار را با بندي بسته و سر بيمار را كج متمايل به عقب ميكنند.
گلو درد
براي درمان از روشهاي زير استفاده ميشود :
– لواشك را خيسانده همانند ضماد بر روي گلو ميبندند.
– شير گاو زرد رنگ را ميخورانند.
– قسمت دردناك گلو را با ساييده قند ميمالند تا خوب شود.
– آش عدس به همراه يارپيزپخته و به بيمار ميخورانند.
– بر گلوي بيمار دست گرگ ميبندند.
– يارپيز را جوشانده بخور ميدهند سپس سبزي آن را بر روي گردن ميبندند.
– زاج را ساييده سپس گردن و گلو را با آن ميمالند.
درمان زگيل
براي درمان زگيل در شهر هاديشهر شير گياهي به نام قابار (qabar)؛ در اشتيبين شير گياه سوتليج (sutlija ) و در سيه رود شير حلقه دوز را بر روي زگيل ميمالند.
همچنين در روستاهاي قولان ماليدن پوست مار بر وري زگيل از ديگر روشهاي درمان است.
دندان درد
جهت جلوگيري از خونريزي محل دندان كشيده مقداري پنبه آغشته به الكل بر روي حفره دندان گذاشته مي شود. براي رفع درد آن دود سيگار را غرغره ميكنند و يا هر روز يارپيز (پونه) دم كرده ميخورند ودهان را غرغره ميكنند.
-براي آبسه دندان مقداري سر پشم را با روغن و نمك تركيب و حرارت ميدهند پس از اينكه به صورت پودر درآمد آن را روي ناحيه چرك ميريزند.
– گذاشتن مقداري چاي خشك از ديگر روشهاي درمان دندان درد است.
– مقداري سقز روي دندان قرار ميدهند.
-گذاشتن مقداري نمك بر روي دندان از روشهاي معمول درمان دندان درد درطب سنتي است.
-در صورتي كه دندان آسيه كثر مقداري پوست تازه ناحيه سر گوسفند روي صورت ميگذاشتند.
– براي رفع كرم خوردگي دندان نمك را با زاج سابيده بر روي دندان ميگذراند.
-زدن عطروگذاشتن سقز روي دنداني كه درد مي كند از ديگرروش هاي معمول درمان دندان درد است.
سرماخوردگي
براي درمان سرماخوردگي از روشهاي زير استفاده ميشود:
-استفاده ازجوشانده يارپيز، كهلي اوتي و گاو زبان ازروش هاي متداول درمان سرما خوردگي است.
-پوست گياه يميشان را به همراه ستلجم آلاغي جوشانده مينوشند.
– از خوردن ترشي و روغن پرهيز ميكنند
– آش اماج، آش برنج و لپه آبپز شده در آب مرغ ميخورند.
– شير گاوي كه زرد رنگ است مينوشند.
– دنبه گوسفند را به مانند ضماد بر روي سينه و پهلوهاي بيمار ميكشند تا چرك سينه خارج شود.
بند آوردن خونريزي
در صورتي كه ناحيه از اعضاي بدن شخصي در اثر برخورد به ابزار و آلات تيز بريده شود، براي جلوگيري از خونريزي و بند آوردن آن مقداري يونجه سبز جويده و روي محل بريده شده قرار ميدهند.
– مقداري خاكستر پارچه نخي گذاشته يا كمي پيشتاب روي آن ميريزند. در كمار عليا نيز مضافاً مقداري روغن و آرد را با يكديگر تركيب و روي ناحيه بريده شده ميبندند.
– استفاده از يونجه جويده شده وگذاشتن برگ بيزوشا روي بريدگي ازديگرروش معمول است.
درمان خروسك
تيغ زدن از ناحيه ملاج سر فرد مبتلا به خروسك به تعداد يكي دو رديف عمودي از معموليترين شيوههاي درمان در استان مي باشد.
– پر بال كبوتر وحشي را بر شانه اطفال وصل ميكنند.
– به فرد بيمار آش شير و برنج ميخورانند.
– به فرد بيمار تخم مرغ آبپز ميخورانند.
– به فرد بيمار گوشت خرگوش آبپز شده ميخورانند.
– بارهنگ را در شير گاو جوشانده مينوشند.
– عناب را دم كرده همانند چاي مينوشند.
– ناني كه بدون نمك پخته شده است، ميخورانند.
– آشي مركب از عدس و پياز ميخورند.
– آشي مركب از ماش سبز و امن كومنجي ميخورند.
– آشي مركب از ماش سبز و سير تهيه ديده ميخورند.
– فرد بيمار را با مداد به صحرا برده تا از شبنمهاي نشسته بر روي گلها بنوشد.
سرخك
دربرخي از مناطق آذربايجان مردم بر اين باورند كه دانههاي سرخك از استخوان در ميآيد و اگر كودكان فاميل مادري و پدري بر بالين كودك بيمار حاضر شوند سريعتر ميگيرند و مثلي دارند كه ميگويد: ننه طرفي سوت طرفي، ده ده طرفي سوموگ (طرف مادر شيري است و طرف پدر استخوان است )
درطول مدتي كه دانههاي سرخك بيرون ريخته است تن و بيمار را از ديد افراد ناپاك دور نگه ميدارند و معمولاً بر روي تن و بدن بيمار دستمال قرمز رنگي پهن ميكنند.
بر بالاي سر كودك بيمار در يك كاسه آب 3 عدد تخم مرغ خام قرار ميدهند، اگر تخم مرغ شكسته شده باشد ميفهمند كه ناپاك وارد شده بود. بنابراين در مراقبت از كودك بيشتر دقت ميكنند و بيمار را از اتاق مجدداً در رختخواب ميخوابانند.
بعد از باز شدن دانهها تن بيمار را در پوست گوسفند ميپيچند تا تن گرم شده دانهها سريعتر بيرون بريزد و تب قطع شود.
اگر بعد از 12 روز از شروع بيماري صداي كودك باز نشود شير الاغ ميخورانند يا اين كه از شير زن دختر زائيده ميخورانند.
به كودك در سه روز اول كشمش و دوشاب ميخورانند تا سينهاش نرم شده، علاوه بر آن تنش زودتر گرم شود و دانهها بيرون بريزد.
غذاي بعد از ظاهر شدن دانههاي اين بيماري خوراك سرد بويژه شورباي عدس است و از خوردن خوراك ترش و روغني و ماست بيمار را پرهيز ميكنند.
براي رفع تشنگي بيمار از عرق تمشك استفاده ميشد، همچنين جوشانده گل بنفشه و بارهنگ دم شده در داخل شير را به بيمار توصيه ميكردند. بعد از پايان دوره بيماري نيز بيمار را با جوشانده برگ بيد ميشويند.
-شيرالاغ در برخي مناطق براي درمان سرخك استفاده مي شود.
آبله
اين بيماري به نام چيچك معروف ميباشد و از جمله بيماريهاي سرايتي مهلك است. امروزه با روش آبله كوبي در بدو تولد از خطر بروز اين بيماري كاسته شده و چه بسا ريشه كن شده است. دانههاي اين بيماري به صورت دانههاي نزديك به هم است كه در صورت خاراندن دانهها بر تعداد آنها افزوده ميشود، همچنين جاي دانههاي به صورت چالههايي بر روي صورت پديد ميآورد. به اين گونه صورتها «چبور» ميگويند.
چون دانهها از پوست در ميآيند راحتتر از سرخك ميباشد منتهي نبايد دانهها را كند يا خاراند. بيمار را از خوردن گوشت و شير گاو پرهيز ميدهند. و همچنين معتقدند كه اگر ناپاك اين بيمار را ببيند، دانه آبله در چشمها ميافتد و كور ميكند. دور تا دور رختخواب بيمار را خط قرمز ميكشيدند و اگر دانهها را ناپاك ببيند ممكن است دانهها بيرون نريخته و در قلب بيمار بريزند كه در اين صورت مرگ بيمار حتمي بود.
و در برخي از مناطق استان به بيمار مقداري شير الاغ ميخورانند تا درمانشان سريع شود.
مخملك
نشانه اين بيماري دانههاي قرمز رنگ ريزي است كه بعد از چند روز تب بر تمام قسمت بدن ظاهر ميشد. همچنين حالتهايي چون سرماخوردگي و عطسه و آبريزش نشانه ديگر اين بيماري بود. براي درمان تن بيمار را با آب نمك ميشويند تا خارش بدن كم شود. سپس در يك كاسه آب قطعهاي طلا انداخته و آن آب را بر تمام بدن بيمار ميمالند و در پارچهاي قرمز رنگ پيچيده در سر ميخوابانند و از نظر غذايي نيز نوشيدنيهاي خنك ميخورانند.
يرقان
اين بيمار بنام ساري ليق موسوم ميباشد براي درمان از روشهاي زير استفاده ميشود :
– بر گردن بيمار مهره زرد ميبندند.
– به بيمار خوراك شيرين و يا شكلات ميخورانند.
– مهره زرد را در آب ريخته با آن آب بدن بيمار را ميشويند.
– مهره زرد را سابيده مقداري از آن را به بيمار ميخورانند.
– پاي مرغ زرد رنگ را پخته به بيمار ميخورانند.
دل درد ناشي از افتادن آب در سر معده
براي درمان نرد بتچي ميروند، وي ابتدا بالاي معده را با كره يا با زنجبيل سابيده شده ماساژ ميدهد. سپس از زير دندهها به طرف معده ماساژ را شروع ميكند. بعد از آن قسمت آرنج …..را با دست فشار داده تا موقعي كه يك گلوله نرم از زير پوست ظاهر شود. در اين موقع معتقدند كه آب از معده خارج شده است، اصطلاحاً تكه افتاده است. بعد از آن به بيمار يك لقمه حاوي نان و كره ميخورانند و مقداري نيز دمكرده كهلي اوتي و زنجبيل را ميخورانند.
– چيچك زردكه يك نوع گل از تيره سرخاناست را جوشانده همانند چاي مينوشند.
حصبه
-از جوشانده گياهي به نام حصبه اتي استفاده مي شود.
-شربت عسل به مريض خورانده مي شود.
– مقداري شير الاغ به مريض داده مي شود
اسهال
براي درمان از روشهاي زير استفاده مي شود.
– گل گاوزبان و سيب زميني خورده مي شود.
– غذاي كته وماست به مريض داده مي شود.
– تخم مرغ آبپز شده همراه با كهلي اوتي سابيده شده بر روي آن ميخورند.
– چاي پر رنگ مينوشند.
– قسمت غوره گلسرخ را جوشانده مينوشند.
– سيرمغز پسته به مريض داده مي شود.
– برگ تربچه را ميخورند.
نعناع وحشي را با نبات جوشانده ميخورند.
يبوست
براي درمان يبوست از روشهاي زير استفاده ميشود
– روغن كرچك دم كرده ونوشيده مي شود.
– صابون آب نديده به صورت حبههاي كوچك در آورده تنقيه ميكنند.
– شربت خاكشير ميخورانند يا اين كه خاكشير را در آب گرم جوشانده مينوشند.
– شير گاو ميخورانند.
-گل خطمي زرد رنگ دمكرده مينوشند.
– روغن كرچك را ناشتا ميخورند.
شاش بند
براي درمان از روشهاي زيراستفاده ميكنند.
– بيمار را در آب گرم و آب سرد مينشانند.
– به بيمار شربت خاكشير ميخورانند.
– مقداري كف صابون وارد مجراي آلت تناسلي ميكنند.
بواسير
براي درمان از روشهاي زير استفاده ميكنند.
– ميوه درخت سرو را جوشانده مي نو شند.
– فرد بيمار در روي آجر گرم يا شده مينشيند.
– خوردن صمغ برخي از درختان ازديگر روش هاي درمان بواسير است.
حجامت
حجامت كردن يكي ازروش هاي درماني
براي ذاتالريه يا جوش و بيرون كشيدن خون به اصطلاح كثيف است كه سابقاً در بسياري از نقاط آذربايجان معمول بود. اين كار اغلب توسط يا سلمانيها صورت ميگرفت. كار حجامت «خون گرفتن» اغلب در اوايل فصل بهار فروردين ماه به لحاظ اين كه خون غليان پيدا كرده و به اصطلاح محلي به جوش ميآيد انجام ميگيرد.براي اين كارمعمول به روش زيرانجام ميشود.
ابتدا محل موردنظر «روي كتفها يا ما بين كتفها را» با ظرف سفالين شبيه ديزي كوپه بادكش ميانداختند. به طوري كه در ابتدا مقداري نمك را در داخل پارچه ريخته و آن را سفت ميبستند. پس از آغشته كردن يك سر آن به نفت روشن كرده و سريع كوپه را به صورت وارونه روي آن ميگزارند. در نتيجه ايجاد خلاء همان ناحيه بالا آمده در نتيجه خون را به سطح پوست ميكشيد. در اين موقع سلماني با تيغ دلاكي محل مورد نظر را چند شكاف جزئي و عمودي ميدادند.
– زالو انداختن
زالو انداختن از ديگر روشهاي درماني براي پادرد يا بيرون كشيدن خون اضافي و به اصطلاح كثيف بدن است كه در اوايل فروردين يا ارديبهشت ماه انجام ميگيرد. معمولاً براي اين كار زالو را در محلي از عضو قرار ميدهند كه داراي درد است؛ در نتيجه زالو با پيدا كردن محل مذكور شروع به مكيدن خون ميكند اين عمل را تا وقتي ادامه ميداد كه از خوردن خون سير شده و بدين ترتيب از پوست جدا و خود به خود راه ميافتد. اما در صورتي كه شخص ميخواست زودتر از موعد زالو را از بدن جدا كند مقداري نمك روي آن ميريزند.
شيوههاي درمان برخي از بيماريهاي روحي و رواني
رفع ترس
در طب سنتي آذربایجان براي رفع ترس از شيوههاي درمان مختلف استفاده ميشود كه اهم آنها عبارتند از :
1- تكهاي از مو، ناخن، هفت دانه گندم، هفت دانه برنج و هفت دانه جو را در كهنهاي گذاشته، آنرا ميبندند بعد داخل ظرف سفالين كوچكي مانند ديزي نهاده همراه گوسفند به قبرستان برده و آن را دفن ميكنند.
2- آبي در ديزي ريخته تا صبح بالاي سر بيمار ميگذارند و صبح فردا آن را ميجوشانند.
3- مقداري از پارچه پشت گردن پيراهن فرد ترسيده را بريده به همراه اسپند سوزانده و خاكسترش را بر هفت بند بدنش ميكشند.
در صورتي كه فرد ترسيده به روش مذكور درمان نشود نزد دعانويس رفته، دعانويس به همراه فردي كه نترس باشد كاسه آبي را جلوي صورت بيمار در زير پردهاي نگه مي دارد و اوراد خاص در دفع پري، جن ميخواند و در كاسه فوت ميكند، معمولاً به همراه اين اوراد دعاهاي ديگري جهت خوردن و نوشيدن و دفن كردن در مزار و قبرستان را نيز به بيمار ميدهند.
معمولاً براي اين كه مشخص كنند بيمار از چه كسي يا چه چيزي ترسيده مقداري زاج در ظرف پر از آب روي آتش ميريزند، با ذوب شدن آن اشكالي بر روي ظرف نقش ميبندند، كه بدين وسيله آن را به شخص يا حيواني تشبيه كرده و دعانويس دعاي مربوطه را مينويسد.
رفع ترس كودكان
براي رفع ترس كودكان از روشهاي زير استفاده ميكنند:
– ابتدا از سر كودك چند قطره آب ميپاشند، سپس هفت عدد قاشق را از طرفين كودك به اطراف پرتاب ميكنند و دور كودك را خط كشيده و اسپند روشن ميكنند.
– مرغي را در بالاي سر كودك خوابيدن سر ميبرند، سپس شكنبه آن را در زير پاي كودك چال نموده، يك عدد ميخ روي آن ميكوبند.
– پشت يقه كودك را بريده به همراه خون تاج مرغ و اسپند سوزانده، خاكستر آن را بر هفت بند بدن كودك ميكشند.
– بر بالين كودك كاسهاي آب گذاشته و در آن سوزني مياندازند، فردا صبح آن آب را جوشانده و از بالاي سر كودك به طرف ناودان قبله ميريزند.
تخم مرغ را نزد دعانويس برده بر روي آن دعاي دفع ترس مينويسند، سپس آن را در كاسهاي از بالاي سر كودك به زمين ميزننند و ميشكنند. مقداري از خطوط نوشته آن را با تخم مرغ شكسته آغشته كرده و بر هفت بند بدن كودك مي مالند.
– مس را ذوب كرده روي سر كودك ميگيرند. در داخل كاسه آب ميريزند و هر شكلي كه بيفتد دليل ترس از آن شكل است و كودك درمان ميشود.
– نمك را داغ كرده در آب سرد ميريزند با صداي جيز نمك كودك ترسش ميريزد.
– موم را در يك كاسه مسي گرم كرده سپس در داخل يك جام آب ميريزند، شكلي كه پديد ميآيد دليل ترس كودك ميباشد، موم را در يك پارچه سفيد در زير ناودان خانه دفن ميكنند.
رفع گريه و ناراحتي كودك
معمولاً به هنگام گريه و ناراحتي كودك اسپند را ميسوزانند و در هنگام سوزاندن اسپند اشعار زير را ميخوانند:
اوزهريك سن داواسان (دانه اسپندي و درماني)
هر بير درده داواسان (براي هر دردي درماني)
مولام سني گوندريب (خداي واحد تو را فرستاده)
قادا بالام آلاسان (تا درد و بلا را از بين ببري)
اوزه ريك سن داواسان (دانه اسپندي و درماني)
گلن درده داواسان (براي دردهاي ناگهاني درماني)
سني يانديرام تاكي (تو را بسوزانم تا اين كه)
گلن دردي سوواسان (دردهاي آمده را بزداي)
ترس از روح
هر گاه فردي يكي از اقوام مرحوم خود را ببيند و بترسد، ميگويند روح او را اذيت ميكند. نشانه اين ناراحتي، خواب زيادي، مور مور شدن پوست بدن و حالتهاي استفراغ و سرگيجه است.
براي درمان به نزد اون كس ميروند. وي با در دست گرفتن يك قاشق چوبي آن را به آرامي تكان ميدهد، سپس نام اموات بيمار را يكي يكي ميگويد. در ذكر نام هر مردهايي چوب از حركت ايستاد، ميگويد فلان روح بوده است. براي او شب پنج شنبه غذايي مركب از گوشت، برنج، پياز سرخ كرده در روغن زرد بپز و خيرات كن و در اول غروب نيز يك بار سوره جمعه بخوان تا از روح تو جدا شود. بدين ترتيب بيمار بهبود مييابد.
شيوههاي درمان زخمها و جراحات
تبخال
براي درمان از روشهاي زير استفاده ميشود :
– بر روي زخم سابيده كوزه سفالي ميگذارند.
– يك وسيله فلزي را سرد كرده بر روي زخم ميگذارند.
– مقداري از خاك جايي كه در آن ميخوابند راكنده روي زخم ميپاشند.
-در روستا از سنگهايي كه در آفتاب گرم شده است بر روي زخم ميگذارند.
بريدگي
از روشهاي زير استفاده ميكنند:
خمير روغني بر روي محل بريدگي ميگذارند.
– بر روي زخم ماست ميگذارند
-اگر در هنگام درو محصول با داس باشند مقداري يونجه را جويده روي زخم ميگذارند.
– خاكستر تنور روي محل بريدگي ميگذارند.
– پارچه را سوزانده خاكستر آن را روي زخم ميمالند.
– قند را با زرد چوبه سابيده روي زخم ميپاشند.
– شير زن دختر زائيده را روي زخم و بريدگي ميمالند.
-چوغان را جوشانده با آب حاصل محل بريدگي را ميشويند.
سوختگي
از روشهاي زير استفاده ميكنند :
به عمل سوخته سيب زميني و پوسته آن را مي گذارند.
-پياز را زنده كرده بر روي محل سوختگي قرار ميدهند.
-مقداري عسل را بر روي پارچه ابريشمي آب نديده كشيده روي زخم ميگذارند.
– پارچه تافته را سوزانده خاكستر آن را با روغن زرد آميخته روي زخم ميگذارند.
-برگ سنجد را خيس كرده با بارهنگ ميكوبند، ضماد را بر روي زخم سوختگي ميبندند.
-ماست وروغن روي محل سوخته ماليده مي شود.
سوختگي پاي اطفال بر اثر ادرار
– گل خطمي را جوشانده با آب آن پاي كودك را ميشويند.
– گل خطمي را خشك كرده، سابيده در موقع سوختگي پا روي پارچه كودك ميريزند.
زرد زخم
– براي درمان بهتر دعاي زرد زخم از دعا نويس ميگيرند.
– كشك را روي سياهي ته ظرف ميكشند و روي زخم ميگذارند.
– سنگ زاج را سابيده روي زخم ميگذارند.
– سنگ زاج را با سياهي ته ظرف قابلمه آميخته روي زخم ميگذارند.
-خرما را با پياز پخته ضماد نموده روي زخم ميبندند.
سياه زخم
براي درمان اين بيماري كه از بيماريها سرايتي پوستي بوده، نزد سلمان و دلاك ميرفتند و ريشه.را با استفاده از نيشتر در ميآورند. بعد از درآمدن ريشه از مرهم استفاده ميكنند.
– بات بات در هاون ريخته ميكوبند، سابيده فوق را با مقداري آب خمير كرده روي زخم ميبندند.
– قره ياغ روي زخم ميبندند.
– روز زخم را با سدر و كافور ميبستند.
– قورباغه را از وسط دو قسمت كرده روي زخم ميبستند.
دمل
– دانههاي چركين كه در قسمت كناري دانه قرمز و قسمت وسط آن زرد رنگ است، بنامهاي چيبان و دانههايي كه منحصراً در كنار ناخن دست پديد ميآيددولاما مينامند.
براي درمان چيبان از روشهاي زير استفاده ميكنند.
-روي دمل پيازويا پيه و دنبه گذارده مي شود.
– دوشاب را ميگذارند تا بجوشد، سپس روي آن آرد ريخته با مقداري روغن زرد يا دنبه ميجوشانند، خمير حاضر را روي زخم ميبستند.
– شير را با پياز پخته سپس يك قالب صابون آب نديده را داخل آن ميريزند، خمير حاضر را به مانند ضماد روي دانه ميكشند.
– پياز پخته را با صابون آب نديده كوبيده خمير حاصل را روي زخم ميبندند.
– پياز را با دنبه تازه ذبح شده گوسفند كوبيده خمير حاصل را روي زخم ميگذارند.
براي درمان دولاما از روشهاي زير استفاده ميكنند.
-پهن تازه گاو را ميبندند.
– پهن را با شير جوشانده خمير حاصل را روي زخم ميبستند.
– خمير روغني را روي زخم ميبستند.
– چيله داغ را با دنبه كوبيده ضماد حاصل را روي زخم ميبستند.
– دنبه را با جگر گوسفند كوبيده ضماد حاصل را روي زخم ميبستند.
شكسته بندي
– كوفتگي : در صورتي كه عضوي از بدن خصوصاً مچ دستها در اثر كار زياد به خام افتاده باشد، براي التيام درد آن مقداري نمك يا خاكستر گرم كرده و روي محل ميبندند.
– دور مچ دست را با نخهاي پشمي ميبندند.
-گرم شده را با مقداري شير تركيب، بعد روي عضو ميبستند.
– علاوه بر استفاده از خاكستر مقداري تفاله گرم چايي روي مچ ميبستند.
در رفتگيها
جا انداختن در رفتگي شانه
براي جا انداختن شانه معمولاً شكسته بندي مقداري پارچه را به شكل گلوله توپي درآورده و در زير بغل مصدوم قرار ميدهد. بعد من اين كه با يك دست خود بازي مصدوم را گرفته با فشار دست ديگر پارچه گلوله را به سمت بالا حركت ميدهد. در موقعي به جاي استفاده از گلوله توپي از مشت بسته خود استفاده ميكند.
جا انداختن آرنج :
شكستهبند معمولاً براي جا انداختن آرنج در حالي كه دست مصدوم را به جلو ميكشد، فشار انگشت شصت دست ديگر به ناحيه صدمه ديده كه به سمت داخل ميباشد عضو را در جاي خود قرار ميدهد.
جا انداختن در رفتگي مچ دست :
در صورتي كه مچ دست در رفته باشد ابتدا شكستهبند ناحيه صدمه ديده را با روغن حيواني يا نباتي مالش داده، سپس دست مصدوم را گرفته و آرامي به سمت جلو ميكشد. اين در حاليست كه يا خود شكسته بند يا فرد ديگري ناحيه در رفته مچ را به سمت مخالف ميفشارد
جا انداختن در رفتگي لگن :
براي جا انداختن لگن در رفته در صورتي كه جاي در رفتگي هنوز گرم باشد يك نفر كمر مصدوم و شخص ديگري پاي وي را گرفته در حالي كه مصدوم را از دو سو به ناحيه مخالف ميكشند، شكسته بند با فشار دست خود ناحيه توپي لگن را بهداخل هدايت ميكند.
جا انداختن كشكك زانو
براي اين كار ابتدا عضو رابا روغن حيواني يا نباتي مالش داده و نرم ميكنند. سپس شكستهبند كشكك را در جهت عكس در رفتگي با فشار كف دست خود به جاي اوليه هدايت ميكند.
جا انداختن در رفتگي روي پا
براي اين كار شكسته بند پاشنه پاي خود را روي ناحيه در رفته گذاشته سپس مصدوم راكول ميگيرد يعني ضمن اين كه با پاشنه خود به ناحيه صدمه ديده فشار وارد ميكند، مصدوم را همزمان با همين عمل به سمت بالا بلند ميكند
جا انداختن در رفتگي مچ پا
براي جا انداختن مچ پا ناحيه صدمه ديده را با كلافي پارچهاي بسته و به آرامي پارچه را پيچ داده و سفت ميكنند. تا جايي كه قوزه پا در جاي خود افتد.
درمان شكستگي دنده
در صورتي كه دندههاي شخصي شكسته شده يا ترك بردارند. مصدوم را چند روزي وادار به دميدن كوزه ميكنند. تا ششها با پر شدن اكسيژن دندهها را بالا براند. بعد مقداري سقز را گرم كرده و روي پارچه خام «متقال آب نخورده» ميكشند، تا به عنوان مشمع روي ناحيه شكسته شده بچسبانند. با بهبودي ناحيه شكسته شده سقز نيز خود به خود جدا ميشود. امروزه اغلب از مشمعهاي طبي استفاده ميشود.
شكستگيها :
معمولاً شكستگيها به دو دسته باز و بسته تقسيم ميشود. در شكستگيهاي باز استخوان عضو شكسته معمولاً از گوشت بيرون مييد. در ايهن صورت شكستهبند با كمك دستهاي خود عضو را گرفته به سمت خود ميكشد تا قسمت شكسته شده را به هم تماس دهد. بعد مرهمي از تركيب زرده تخم مرغ و عسل وآرد تهيه كرده و روي پارچه خام ميكشد بعد عضو را با آن ميبندد با اين مهم كه اگر ناحيهاي از عضو زخمي شده روي آن بايد باز باشد. سپس تعداد 4 تكه چوب به عرض دو سانتيمتر و طول بيست سانتيمتر در چهار سوي عضو گذاشته و با پارچه بسته وثابت ميكند. معمولاً پس از دو روز عضو را براي بررسي مجدد باز ميكنند. در صورتي كه عضو رو به بهبودي رود ورم كرده و توليد خارش ميكند. نهايتاً عضو شكسته شده در مدت يك ماه بهبودي مييابد.
اشخاصي كه به امور طب سنتي ميپردازند عبارتند:
– شكستهبندها : كه به نام سينخچي معروف ميباشند.
– دلاكها : يا سلمانها كه به انجام اموري چون ختنه اطفال، دندان كشيده حجامت ميپردازند.
ماما يا قابله محلي
به انجام امور زايمان، ناف گيري، كوپ انداختن، گرفتن ديلجك و حجامت زنان ميپرداختند.
بتچي
فردي كه به درمان بيماريهاي ناشي از دل درد ميپردازد.
چويچي
فردي كه ميتواند از گلوي اطفال خوراكي را بيرون بكشد.
دميرو
فردي كه اجاق دار است و ميتواند بيماري سالك را به وسيله تف و دم خود درمان كند.
اون كس
فردي كه داراي اجاق بوده و درد و ورم كه در سمت راست بدن ايجاد ميشود، خارج كند.
ال جي
اين فرد ميتواند با تسخير ارواح مزاحم كه باعث بيماري ترس ميشوند، بيماران را درمان كند.
دعا نويس
اين فرد معمولاً از ملاها بوده و بااستفاده از كتب ويژه ميتواند علت ترس بيماران روحي را تشخيص داده و دعاي مربوطه را بنويسد.
عطاران (زالواندازان)
فروشندگان داروهاي گياهي كه بيشتر در شهرها ساكن ميباشند. معمولاً اين فروشندگان يا خود زالو ميگذارند يا به خود بيمار ميفروشند.
صوفي يا اوسان چي (مارگير)
به دفع ما از منازل پرداخته و به دمان مارگزيدگي ميپردازد.
تهیه و تنظیم :
مهندس اسلام بابایی
کارشناس ارشد کشاورزی