عاشقهای قره داغ (ارسباران) |
تازه هاي خبر :
قانون عجیب سرویس بهداشتی در اسکاتلند
بزرگراه پارس آباد – سربند در خرداد ماه ۱۴۰۰ به بهره برداری میرسد
وضعیت کرونایی شهرستان پارس آباد مغان نیازمند توجه ویژه است/ ۷۰ درصد جامعه هدف منطقه غربالگری شدند
آغاز دومین جلسه رسیدگی به اتهامات رییس پیشین سازمان خصوصی سازی
مشکل تامین آب ناحیه صنعتی پارس آباد مرتفع میشود
جمعه ۲ آذر ۰۳
عاشقهای قره داغ (ارسباران)
عاشیق هنرمندی است آگاه و عالم وعامل به مسائل دینی و احكام شرعی، انسانی پاكدامن و مورد احترام و حرمت همة مردم كهدر غمها و شادیهای آنها شریك است. او همیشه خواهان شادی، جشن و سرور است و جشنها وعروسیها، بی وجود او رونقی ندارد.
عاشیق آذربایجانی هنرمند مردمی است و باید در چندین هنر مهارت داشته باشد؛ اوهم شاعر است، هم آهنگساز، هم خواننده و هم نوازنده، هم هنرپیشه و هم داستانسرا، بهعبارت دیگر عاشیق در تمامی عرصهها خلاق است و هنرمندی است كه این همه را باانگشتان ماهر و صدای دلنوازش اجرا میكند.
وقتی سیمهای ساز عاشیق مرتعش میشوند، هر آنچه پیرامون عاشیق را گرفته از طبیعتو انسان و موجودات، همه سكوت اختیار میكنند تا نوای شاد یا حزین ساز نوید بخشزندگی سرشار با امید گردد. نغمة ساز عاشیق جلابخش روح شیدای انسان آذربایجانی است وبیشتر به همین دلیل است كه «عاشیقی»، به هنری بیبدیل در بین اقوام ترك تبدیل شده وعاشیقها منزلت، قرب و لقب استادی و خطاب «ائلجهبیلن» را در بین مردم و همواره درطول تاریخ طولانی این قوم حفظ كردهاند.
عاشیقها در همه جای آذربایجان و همواره هنر خود را ایستاده و با قامتی افراشته وترجیحاً با لباس ویژه و رسمی كه سنخیت و هماهنگی با لباس قدیم قوم ترك دارد، اجرامیكنند و گاهاً برای به هیجان آوردن شنوندگان و ناظرین این هنر، در حین ایفایبرنامه از حركاتی چون بالا و پایین كاسه یا بازوی ساز یا قار دادن ساز در پشت گردنیا كوبیدن پای بر زمین به خصوص به هنگام اجرای نغمههای حربی و حماسی استفادهمیكنند
معنای واژة عاشیق:
برای ریشة واژة عاشیق چند نظریه وجود دارد:
1- از ریشة عاشق عربی به معنای دوستدار
2- از ریشة مصدرترکی آشیلاماق (Aşilamagh) بهمعنی تلقین كردن، تزریق كردن
3- از ریشة تركی ایشیق(Işigh) به مفهوم نور و روشنایی.
معانی اول و سوم اعتباراتی در اشعار عاشیقی و در میان مردم دارند ولی نظریةدوم، تنها در محافل علمی مطرح شده است. به نظر می رسد با توجه به فحوای اشعارعاشیقها، احتمال عربی بودن این واژه زیاد می باشد. شاید نیز در طول زمان این همسانیبوجود آمده است و با گذشت زمان اشعار عاشیقها و بویژه بایاتیها از آن پیرویکردهاند.
قدمت هنر عاشیقی
اجرای موسیقی عاشیقی، قدمتی طولانی در بین اقوام ترك دارد. به طوری كه به تصریحمطالعات تاریخی، 2250سال قبل از میلاد، در معبد مخصوص «اینشو سیناكا» (پادشاهایلام) شامانها با موسیقی مخصوص، برنامه اجرا كردهاند، مراسم عزاداری برای«آتیلا» پادشاه هونها را قامها (شامان) ترتیب دادهاند. هنوز آثاری از مرثیهها وشعرهای ساخته شده توسط شامانها برای مرگ «آلپ ارتونقا» كه 700 سال قبل از میلادمسیح، خاقانی قوم ترك را بر عهده داشته و به تائید برخی از محققان، همان «افراسیاب» حاكم توران در شاهنامه فردوسی است، در دست میباشد.
منظومههای عاشیقی پیش از اسلام كه آثاری از آنها بر جای مانده شامل منظومههایشعر، آلپ ارتونقا، اوغوزنامه كوچ، اركنه قون و منظومة آفرینش میباشند. نشانههاییاز این آثار در دیوان اللغات ترك محمود كاشغری و داستانهای 12 گانة كتاب ارزشمنددهده قورقود یافت میشود.
در موزة ایران باستان در تهران و موزة لوور در قسمت تاریخ ایلام به مجسمههایکوچک نوازندگانی با قدمت دو هزاره قبل از میلاد بر میخوریم که همچون عاشیقهای ماسرپا ایستاده و ساز خود را برروی سینه نگاهداشتهاند. چنین نوازندگانی که مشابهش رامیتوان فقط در میان ترکان امروزی پیدا کرد، سرنخی از قدمت هنر موسیقی عاشیقی ترکانبه دست میدهد.
باخشیها افرادی در بین قوم اوغوز بودند كه ساز میزدند و به ایفای نمایشها ورقص میپرداختند. زبان شناسان ریشه این واژه را در زبان تركی قدیم جستجو كردهاند وامروزه «باكی یاباق» كه به معنی تقلید صدای حیوانات است و در زبان قرقیزی كاربرددارد، هم ریشه با باخشی است. با این وجود بین اوزان و باخشی تفاوتهایی نیز وجودداشته است. در بین اقوام آذربایجان ، باخشی فردی را شامل میشد كه از غیب و آیندهخبر میداد ولی اوزانها این مسئولیت را عهدهدار نبودند بلكه فقط افرادی را در برمیگرفتند كه به یاری سازشان «قوپوز»، درسهای اخلاقی میدادند و به درمان بیماران
روحی میپرداختند. باخشی بعدها به عاشیقهای اوزبك و تركمن نیز اطلاق شده است