واقعاً به تماشای چه نشستهایم؟! |
تازه هاي خبر :
قانون عجیب سرویس بهداشتی در اسکاتلند
بزرگراه پارس آباد – سربند در خرداد ماه ۱۴۰۰ به بهره برداری میرسد
وضعیت کرونایی شهرستان پارس آباد مغان نیازمند توجه ویژه است/ ۷۰ درصد جامعه هدف منطقه غربالگری شدند
آغاز دومین جلسه رسیدگی به اتهامات رییس پیشین سازمان خصوصی سازی
مشکل تامین آب ناحیه صنعتی پارس آباد مرتفع میشود
چهارشنبه ۷ آذر ۰۳
واقعاً به تماشای چه نشستهایم؟!
مردم امروز غم و شادی رو با هم تجربه کردند!» این جمله را مجری تلویزیون بعد از اعلام خبر اعدام قاتل آتنا اصلانی به کار برد. شاید منظورش از شادی آن کف و سوتزدنهایی بود که همزمان با بالا رفتن جرثقیل، میدان پارسآباد را قُرق کرد و مردی را با خود بالا برد که حتی خانوادهاش هم خواستار قصاصش بودند. قصه را همه میدانند. کسی نیست که نام و داستان دردناک آتنا را نشنیده باشد، دختری که ٢٢ روز پس از گم شدنش، پیکر بیجانش را تحویل خانوادهاش دادند. اما گویی درد این قصه را پایانی نیست. هنوز خورشید سر بلند نکرده، ساعتهاست پارسآبادیها مشتاقانه در انتظارند، خانوادههای پارس آبادی به همراه کودکانشان چشم دوختهاند به آسمانی که قرار است تا دقایقی دیگر جسم بیجان مردی در آن تاب بخورد. مردی که قانون و شرع برای جنایتی که مرتکب شده مجازات اعدام را در نظر گرفته است. ماموران اجرای حکم مرد را وارد میدان میکنند، خشم مردم تمامی ندارد، طناب دور گرد مرد حلقه میشود، جرثقیل بالا و بالاتر میرود و شور و شعف مردم روی حافظه گوشیهایی با فلشهای روشن ثبت میشود و دوربینهای خبرنگاران همهچیز را با دقت ثبت میکند. خانوادهای را که روی زیراندازی در حاشیه خیابان منتظر بزرگترین اتفاق شهرند، کودکانی که زیر دست و پای بزرگترها میچرخند و انگار هنوز نمیدانند قرار است به نظاره چه چیزی بنشینند. دوربینها کودکان را سوژه میکنند. کودکانی که هم سن و سال آتنا هستند حالا آمدهاند تا خشنترین صحنهای را که میتوان برای تماشا تصور کرد، در میان شور بزرگترها به تماشا بنشینند. کانالهای اینستاگرامی اعدام را به صورت زنده در سپیده دمان پارسآباد پخش میکنند. در میان فلشهای روشن موبایلها جرثقیل بالا میرود. همه از مرگ مجرم مطمئن شدهاند، هنوز آدمها در حلقهای که همچنان مشتاق تماشای مرگ است، ایستادهاند. پزشک مرگ قاتل را تایید میکند، شاتر دوربینها هنوز کار میکند، هنوز عکاسها دستشان را از روی شاتر برنداشتهاند، تصاویر از کیسهای سیاه که جسد مرد در آن قرار میگیرد تا در بسته آمبولانس را هم ثبت میکند. تصاویر با عجله مخابره میشوند. سوژه داغ روز، خبر اعدام است. خبری که بسیاری، ماهها منتظرش بودند. خبر قبل از بیدار شدن مردم، گوش شهر را پر کرد، ویدیوها منتشر شده، اینستاگرامیها در انتشار خبر کم نگذاشتهاند. اما موج غالب در فضای مجازی و افکار عمومی این سوال بزرگ را مطرح میکند که: «تماشای اعدام چه لذتی برای تماشاچیان دارد؟» سوالی که هر بار حکم اعدامی در ملأعام اجرا میشود، مطرح میشود و بعد به فراموشی سپرده میشود. حالا چراغهای روشن دوربینهایی که به تعبیر مهدیه: «خشونت را نشخوار میکنند» در سیاهی صبح پارسآباد چشمان حیرت زده کودکانی که شاید روزگاری همبازی آتنا بودهاند را ثبت نمیکنند. شاید پدری که کودکش را در آغوش گرفته و همصدا با دیگرانی که با بالا رفتن جرثقیل فریاد شادیشان آسمان را پر میکند، نمیداند چه حجمی از خشونت را به وجود فرزندش تزریق کرده است. شاید مادری که فرزندش را برای همدردی با همشهریاش سیاهپوش به میدان آورده نمیداند چه تصویری قرار است برای همیشه در ذهن فرزندش حک شود. شاید هیچ کدام از حاضرینی که پشت داربستهای میدان اعدام خشم خود را فریاد زدند و مرگ یک قاتل را جشن گرفتند، نمیدانستند که این آخر داستان جنایت نیست، خشونت باز هم پای چوبه دار بازتولید شده است. بازخوردها به اعدام قاتل آتنا در فضای مجازی تا ساعتها ادامه داشت و سوالی که مطرح بود شیوه استفاده از امکان شبکههای اجتماعی بود برای پوشش این مراسم توسط «شهروند خبرنگارها»، پخش زنده مراسم اعدام از اینستاگرام هم به همان میزان طرفدار داشت که اجرای حکم در میدان پارسآباد. امین در توییتر در واکنش به این اتفاق نوشت: در اینستاگرام درحال پخش زنده اعدام قاتل آتنا هستند. مردم کامنت میگذارند: «لنز دوربینت کثیف است، تمیزش کن قشنگ ببینیم.» یکی دیگر از کاربران هم نوشت: «قاتل آتنا اعدام شد، در ملأعام، با حضور گسترده کودکان، تا این چرخه ادامه داشته باشه احتمالا!» رضا هم در واکنش به تصاویر و ویدیوهای منتشر شده از این اتفاق نوشت: «تصاویری که از حضور مردم برای تماشای اعدام قاتل آتنا منتشر شده، نشون میده این جامعه چقدر بیماره و این چقدر دردناکه.» در کنار کسانی که از اعدام فردی که جنایتی همچون قتل یک دختر ٩ ساله را به شکلی فجیع مرتکب شده، حمایت میکردند، بودند کسانی که اجرای این حکم را در ملأعام تقبیح کردند و بسیاری هم خواهان ممنوعیت حضور کودکان در چنین مراسمی شدند. الهام با انتشار تصویر یکی از کودکانی که در آغوش پدر منتظر اجرای حکم بود، نوشت: «مسوولان محترم ممنوعیت حضور در مراسم اعدام را اعلام کنید نه ممنوعیت حضور در ورزشگاهها را.» فیروزه هم در این رابطه نوشت: «کاری به درست و غلط بودن اعدام ندارم، اما در عجبم از جماعتی که نه تنها خودشون میرن تماشای مرگ و اعدام، بلکه بچههای کوچیکشون روهم با خودشون میبرن!» اجرای حکم اعدام در ملأعام از منظر صادرکنندگان این حکم، میتواند نقش بازدارنده در تکرار جرایم داشته باشد، اما میزان استقبال از برگزاری چنین مراسمی همواره موجب نگرانی جامعه شناسان بوده و هر بار بعد از برگزاری چنین مراسمی، نقدهایی مطرح میشود، اما تکرار این چرخه، سهمی است که نصیب اجتماع میشود و نسل به نسل به ارث میرسد.