یک داستان آموزنده |
تازه هاي خبر :
قانون عجیب سرویس بهداشتی در اسکاتلند
بزرگراه پارس آباد – سربند در خرداد ماه ۱۴۰۰ به بهره برداری میرسد
وضعیت کرونایی شهرستان پارس آباد مغان نیازمند توجه ویژه است/ ۷۰ درصد جامعه هدف منطقه غربالگری شدند
آغاز دومین جلسه رسیدگی به اتهامات رییس پیشین سازمان خصوصی سازی
مشکل تامین آب ناحیه صنعتی پارس آباد مرتفع میشود
شنبه ۳ آذر ۰۳
یک داستان آموزنده
یک پسر و دختر کوچولو داشتند با هم بازی میکردند. پسر کوچولو چند تا ماژیک رنگی داشت و دختر کوچولو چندتایی شیرینی با خودش داشت. پسر کوچولو به دختر کوچولو گفت من همه ماژیک هایم را بهت میدم؛ تو همه شیرینی هایت را به من بده. دختر کوچولو قبول کرد پسر کوچولو قشنگترین ماژیک رو یواشکی واسه خودش گذاشت توی جیبش و بقیه رو به دختر کوچولو داد. اما دختر کوچولو همون جوری که قول داده بود تمام شیرینیایش را به پسرک داد.
همون شب دختر کوچولو با ارامش تمام خوابیدو خوابش برد. ولی پسر کوچولو نمی توانست بخوابدچون به این فکر می کرد که همونطوری خودش بهترین ماژیک هایش را یواشکی پنهان کرده شاید دختر کوچولو هم مثل ان یه خورده از شیرینیهاشو قایم کرده و همه شیرینی ها را بهش نداده.
نتیجه اخلاقی داستان :
عذاب وجدان همیشه مال كسی است كه صادق نیست
آرامش مال كسی است كه صادق است
لذت دنیا مال كسی نیست كه با یک آدم صادق زندگی می كند
آرامش دنیا مال اون كسی است كه با وجدان صادق زندگی میكند